اختلال دو قطبي چيست | آشنايي با علل و علائم اختلال دو قطبي

اختلال دوقطبي چيست

اختلال دو قطبي نوعي بيماري رواني است که در آن حالت شما ميان شيدايي و افسردگي در نوسان است. در فاصله ميان اين دوره ها شما دوره هاي سالم را داريد. اين حالتها، فاز شادي و شعف ، فاز شيفتگي و شيدايي و فاز افسردگي خوانده ميشوند. آميزههاي گوناگوني از اين حالتها وجود دارند که به گروه هاي مختلف بيماري اختلال دوقطبي تقسيم ميشوند. اختلال دو قطبي ميتواند ناشي از حوادث بيروني باشد ماانند استرس، و فشارهاي روحي عمومي و در دوران نوجواني شروع به ظاهر شدن ميکند. اين بيماري تا آخر عمر باقي ميماند. خطر اينکه يک فرد در طول زندگي خودگرفتار بيماري اختلال دوقطبي شود چيزي بين يک تا دو درصد است و در سراسر جهان به يک اندازه شايع است.

شيدايي و نيمه شيدايي چه هستند؟

شيدايي و نيمه شيدايي ميتواند منجر به از دست دادن قدرت تشخيص در شما شود و بر روي روابط با ديگران، کار و اقتصاد شما تاثير بگذارد. براي نمونه چندين پروژه را راهاندازي ميکنيد، به گونهاي اغراق آميز شاد و اجتماعي هستيد و دست بکارهايي ميزنيد که کم و بيش براي شما عواقب جدي به دنبال دارد. اغلب بسيار فعال هستيد و به خواب بسيار کمي نياز داريد. اعتماد بنفس شما به ميزان قابل ملاحظهاي از موارد عادي بيشتر است و از اينکه کسي بطور مثال ايدههاي درخشان شما را به پرسش بگيرد، يا به عشقتان باور نداشته باشد، از زندگي شبانه شما ويا همه پروژههايي که راه انداختهايد خرده بگيرد ميتوانيد خشمگين شويد.

علل اختلالات دوقطبي

دليل قطعي براي اين اختلالات شناخته نشده، اما تحقيقات نشان مي‌دهد که:

اختلالات دوقطبي منشائ ارثي دارد. به عبارتي ژنها بيشتر از تربيت در اين اختلالات موثرند. ممکن است مشکل فيزيکي در قسمتي از مغز که کنترل حالات روحي را به عهده دارد عامل اين اختلالات باشد. به اين دليل است که اين اختلالات با دارو قابل درمان هستند. نوسانات خلقي ممکن است گاهي توسط استرس و يا بيماري بوجود بيايند.

تفاوت‌هاي بيولوژيکي

محققان بر اين باورند که تغييرات فيزيکي بارزي در مغز افراد مبتلا به اختلالات دو قطبي ديده شده است و تاثير و اهميت اين تغييرات در بروز اين امر هنوز نامشخص است، اما در نهايت مي‌تواند در کشف علت دقيق اين بيماري کمک کند.

انتقال دهنده‌هاي عصبي

عدم تعادل در مواد شيميايي مغز يا همان انتقال دهنده‌هاي عصبي نقش قابل توجهي در اختلال دو قطبي و ديگر تغييرات خلق و خوي داراست.

هورمون‌ها

تغييرات هورموني نيز ممکن است در ايجاد و يا تحريک اين بيماري دخيل باشد.

وراثت

اختلال دوقطبي در بستگان خوني (مانند خواهر و برادر و يا پدر و مادر) شايع‌تر است. محققان در حال تلاش براي يافتن ژن موثر در بروز اين بيماري هستند.

تغيير حالت روحي

افراد در زماني که مبتلا به اختلال دو قطبي مي شوند از لحاظ روحي بسيار آسيب پذيرند و احساسات زير در آنان بسيار پر رنگ تر مي شود:

  • احساس غمگيني که حس مي کنند هيچ وقت از بين نمي رود
  • احساس نياز به گرستن بدون هيچ دليلي دارند
  • از دست دادن تمايل و رغبت خود به تمامي چيز هايي که قبلا به آن ها علاق داشتند
  • از دست دادن اعتماد به نفس
  • احساس بي ارزشي و نا اميدي شديد دارند
  • بسيار حساس و زود رنج مي شوند
  • افکار خودکشي دارند.
     

تفاوت اختلال دوقطبي و افسردگي در چيست

اختلال دوقطبي و افسردگي بيماري هاي بسيار مشابهي، با يک تفاوت عمده هستند:افراد مبتلا به اختلال دوقطبي، بين دوره هاي افسردگي و جنون، هستند. از آنجا که اين دو بيماري بسيار شبيه هم هستند، برخي افراد مبتلا به افسردگي نيز ممکن است دچار اختلال دوقطبي باشند. يکي از دلايل اين تشخيص نادرست اين است که افراد مبتلا به اختلال دوقطبي، اغلب تنها در طي يک دوره از افسردگي به دنبال درمان هستند. آن ها همچنين ممکن است بدانند وقتي که احساس افسردگي نمي کنند، در حقيقت بخشي از جنون را تجربه کنند.

درمان اختلال دوقطبي و افسردگي

انواع مختلفي از گزينه هاي درماني موثر براي افسردگي و اختلال دو قطبي شامل دارو، روان درماني و درمان هاي جامع وجود دارد.اگر باور داريد که افسردگي داريد، مهم است که يک متخصص سلامت رواني را ببينيد که در اختلالات روحي، تخصص دارد به طوري که به درستي تشخيص داده شود. افسردگي دو قطبي به طور متفاوت از افسردگي عادي درمان مي شود، بنابراين تشخيص نادرست مي تواند به طور بالقوه منجر به مشکلات خطرناک شود، از جمله اين واقعيت که داروهاي ضد افسردگي مي توانند اختلال دوقطبي را بدتر کنند.
رتباط و کنار آمدن با دوست يا فردي از اعضاي خانواده که دچار اختلال دو قطبي است
در صورت نداشتن آگاهي در مورد آنچه بايد از آنها انتظار داشت و چگونگي کنار آمدن با اوج و حضيض آن ارتباط با اين افراد بسيار مشکل خواهد بود. افسردگي دو قطبي باعث ايجاد تنش‌هاي بسياري در روابط مي‌شود. اوج و حضيض‌هاي شديد اين افراد براي اطرافيان شوک ‌بسيار بزرگي است. در دوره شيدايي فرد مبتلا ديگران را دچار رنجش مي‌کند. گويي ديگران هيچ اهميتي براي او ندارند. او در اين دوره رفتارهاي آزاردهنده‌اي دارد و دست به کارهاي خطرناک مي‌زند. در موارد بسيار شديدتر او ممکن است حتي ارتباطش را با جهان واقع از دست بدهد و رفتارهاي روان پريشانه‌اي داشته باشد.

برخي رفتار‌هاي اختلال دوقطبی

  • گاهي فرد مبتلا به اختلال دوقطبي بسيار فعال است و به فوريت و بدون تفکر تصميم مي‌گيرد. در چنين حالتي که برخاسته از شيدايي اين بيماري است، به اصطلاح فرد نمي‎تواند يک‌جا بنشيند و رفتارهاي بيش فعالي بروز مي‌دهد.
  • مبالغه درباره خود، مبتلا به اختلال دوقطبي وقتي شاد و پر از انرژي است، کلي در مورد شخصيت خودش مبالغه مي‎کند. او فکر مي‌کند ديده نمي‎شود بنابراين سعي مي‌کند با يک تصوير خيالي از خود و با گزافه‌گويي بسيار آن را به نمايش بگذارد.
  • تکلم سريع ولي کم، در بعضي مواقع از بيان آنچه در ذهنش مي‌گذرد عاجز است. نمي‌تواند افکارش را کنترل کند. بنابراين سريع و کوتاه صحبت مي‌کند.
  • افت و خيز فراوان در حالات روحي، زماني بسيار فعال و سرحال است که به آن حالت شيدايي يا نيمه جنون مي‎گويند و زماني غم و نوميدي تمام وجودش را فرا مي‌گيرد که به آن دوره افسردگي گفته مي‌شود. اين تضاد اخلاقي مي‌تواند چند روز يا چند ماه طول بکشد، ولي به طور مداوم تکرار مي‌شود.
  • بالا رفتن توان عاطفي و احساسات عاشقانه به نحوي خطرناک
  • مصرف مواد مخدر
  • کج خلقي
  • نياز به خواب و ساعت هاي زياد را به حالت خواب به سر بردن

قبل از اينکه به ملاقات دکتر بروم تا درباره اختلال دوقطبي با او صحبت کنم، چه کارهايي را بايد انجام دهم
قبل از ملاقات با دکتر خود، براي روشن کردن موقعيت خود و تشخيص درست، نوشتن نشانه هايي که به آن توجه کرده ايد، ميتواند کمک زيادي به دکترتان براي تشخيص درست باشد. چون آن نشانه ها ممکن است بازگوکننده افسردگي، جنون خفيف و يا شيدايي باشد. بخصوص توجه داشته باشيد که اين تمرکز، تنها روي تغييرات خلق و خوي تان نباشد، بلکه بر روي تغييراتي در خواب، انرژي، فکر کردن تان، رفتار و يا گفتارتان نيز باشد. دريافت تاريخچه فاميلي کامل از بستگان قبل از ملاقات پزشک نيز بسيار سودمند است. تاريخچه فاميلي بسيار کمک مي کند بخصوص در حمايت از شک و ترديد هاي تشخيصي و نيز تجويز درمان مناسب. به علاوه، اين مسئله را نيز در نظر داشته باشيد که بهتر است در هنگام ويزيت دکتر، همسر يا يکي از اعضاي خانواده و يا حتي يک دوست صميمي را نيز با خود همراه سازيد. اغلب اوقات، يک عضو خانواده يا يک دوست، ممکن است بيشتر به رفتارهاي غير معمولي شخص، آگاه بوده و قادر به شرح جزئيات آن رفتارها، به دکتر باشد.