شاید شما نیز در یک رابطهی یک طرفه گیر کردهاید یا از نیاز بیش از حد همسر خود به تعریف و تمجید و ستایش از او در حضور دیگران خسته شدهاید. شاید همکار متوقعی دارید که افکار و ایده های شما را به نام خودش مطرح کرده و خواهان کمک شما هم میباشد. شاید دوستی دارید که همیشه خواهان توجه و مراقبت افراطی از طرف شماست و یا شاید والدینی دارید که تصور میکنید هرگز نیازهای اساسی و اولیهی لازم برای رشد شما را فراهم نمیکنند، در تمامی این موارد، مطمئن باشید که مطالعه مقاله اختلال شخصیت خود شیفته کمک فراوانی برای رهایی از این شرایط به شما خواهد کرد.
اختلال شخصیت خودشیفته یا نارسیسیم چیست؟
با وجود تلاشهای فراوان والدین و مربیان و تأکید فرهنگمان بر نیاز انسانها به یکدیگر و توجه به احساسات دیگران، امروزه شاهد رشد انسانهای خود محور و خودشیفته زیادی هستیم. افراد خودمحور بدون داشتن هیچ محدودیتی، تنها به فکر خود و رفع نیازهای خود بوده و برای دیگران ارزشی قائل نیستند. افراد خودشیفته به خاص بودن و برتر بودن خود نسبت به سایرین باور دارند و خود را شایستهی رفتار و برخورد متمایز دیگران با خود میدانند. افراد خودخواه و خودپسند، قوانین اجتماعی را به راحتی زیر پا گذاشته و دیگران را بیفکر و احمق میپندارند. این افراد خودشیفته با تذکر، اصلاح نشده و رفتار خود را نیز تغییر نمیدهند و شما را متقاعد میسازند که دیگران لیاقت درک آنها و استعدادهایشان را ندارند. زندگی و ارتباط مداوم با افراد خودشیفته بسیار مشکل است. عدم توجه و مراقبت محدود آنها از شما و نسبت دادن ویژگیهای مثبت شما به خودشان، شما را سرخورده و نا امید کرده و حتی منجر به کم شدن اعتماد به نفس در شما میشوند. این افراد با هدر دادن انرژی و توان شما، بنیان خانواده را فرو ریخته، روابط دوستانه را از بین برده و در محیط کار مشکلات فراوانی به وجود میآورند.
انواع اختلال شخصیت خودشیفته
افراد خودشیفته به چند دسته تقسیم می شوند که عبارتند از:
خودشیفته بی وجدان: این افراد خالی از وجدان بوده و ملاحظات اخلاقی، پایبندی به اصول و معیار مشخصی برای درست و غلط ندارند. رفاه دیگران را در نظر نداشته و با فریب دیگران فقط به فکر رسیدن به خواستههای خود هستند. افراد خودشیفتهی بی وجدان خونسرد، بی تفاوت، متکبر و فخر فروش هستند. قانون شکنی این افراد باعث گرفتاریهای قضایی و حقوقی برایشان شده و معمولاْ در زندانها یا مراکز ترک اعتیاد به سر میبرند.
خودشیفته عاشق پیشه: این افراد تمایل به دلبری و اغواگری داشته و درگیر روابط آسیب زا میشوند. افتخار ایشان، داشتن رابطهی جنسی با چندین نفر میباشد. این خودشیفته های عاشق به راحتی قلب معشوق خود را میشکنند و برای فریب دادن شریک جنسی خود با دروغ و حیله او را تیغ زده و احساس ارزشمندی میکنند.
خودشیفته جبران گر: این افراد نیاز شدیدی به جبران کردن آسیبها و حقارتهای زمان گذشته یا آسیبهای هیجانی دوران کودکی خود دارند. این خودشیفته های جبران گر به دنبال برتری طلبی و کسب عزت نفس، از طریق پیشرفتهای خیالی خود هستند. بسیار حساس و مراقب واکنشهای دیگران بوده و به دنبال فردی هستند که به حرفهایشان گوش دهد.
خودشیفته نخبه: این افراد نیز مانند خودشیفته های جبرانی بوده و اغلب با تصویر ذهنی خود درگیری ذهنی دارند. این خودشیفته های نخبه با نقابی دروغین خود را بزرگ و مهم جلوه داده و دیگران را متقاعد میکنند که افرادی با استعداد و خاص هستند. خود را قدرتمند دانسته و با دستاوردهای خیالیشان خود را حق به جانب میدانند. برای اثبات برتری خود، وارد روابط رقابت آمیز با دیگران شده و برای برنده شدن دست به هر کاری میزنند. هدف این خودشیفته های نخبه کسب وجهه و اعتبار بوده و دیگران تنها وسایل رسیدن آنها به هدفهایشان هستند.
خودشیفته نازپرورده: این افراد مانند خودشیفته های نخبه به موفقیتهای کاری و تحصیلی، اصل و نسب، و ثروت خود مینازند و افتخار میکنند. اهل تواضع و فروتنی نبوده و خود را کاملاً افرادی خاص و حق به جانب میدانند. خودشیفته های نازپرورده قدرت همدلی کمی داشته و برای افراد طبقات اجتماعی پایینتر از خودشان ارزشی قائل نیستند.
خودشیفته با سواد: هویت این افراد کاملاً وابسته به کاری است که آن را با صلاحیت انجام میدهند. افراد خودشیفته باسواد نیاز به قدرت نمایی و خاص بودن دارند و دیگران را به راحتی مورد ناسزا و تهمت قرار میدهند.
خودشیفته دانا: این افراد از دوران کودکی توسط والدین و اطرافیانشان به عنوان افرادی باهوش، با استعداد و دانا فرض شدهاند. این موفقیتهای متعدد در کودکی باعث ایجاد حس برتری و خاص بودن این افراد میشود. خودشیفته های دانا در بزرگسالی ممکن است دچار فقر و تنگدستی شده یا به مصرف مواد مخدر و الکل روی بیاورند و ضربههای روانی زیادی بخورند.
خودشیفته پنهان: شناسایی این گروه از خودشیفته ها مشکل است. این افراد در ظاهر عادی و دوست داشتنی بوده ولی سرشار از غرور، توقع، حق به جانبی و قدرت طلبی هستند. خودشیفته های پنهان جهت خودنمایی و خود بزرگ بینی مشاغل یاری رسان را انتخاب میکنند. هدف این افراد کمک به دیگران و انسان دوستی نبوده و تنها به ارضای نیازهای بیمارگونهی درونی خود میاندیشند تا بتوانند خود را انسانی شریف، درستکار و مهربان جلوه دهند.
خودشیفته همه چیزدان: مانند خودشیفته های باسواد ولی فاقد تحصیلات عالیه هستند. این افراد در همهی امور و مسائل اظهار نظر کرده و میخواهند با اطلاعات دقیق خود دیگران را هدایت کنند. هدف افراد خودشیفتهی همه چیزدان تلاش فراوان برای تغییر ذهنیت شماست. بهتر است از درگیری فکری با این افراد بپرهیزید و اجازه دهید به بیان حرفهای بی ارزش خود ادامه داده و در نهایت دست از سر شما بردارند.
خودشیفته معتاد: این افراد دچار خودشیفتگی فراوان بوده و به دیگران علاقهای ندارند. افراد خودشیفتهی معتاد با ترک اعتیاد خود میتوانند با دیگران روابط دوستانهای ایجاد کرده و آنها را واقعا دوست بدارند.